قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ



دنيــــــــــاي دخـــــــترونـــــــــــــه

دخمل بابایی

 

دختر كنار پنجره تنها نشست و گفت

اي دختر بهار حسد مي برم به تو

     

       عطر و گل و ترانه و سر مستي ترا

               با هر چه طالبي بخدا مي خرم ز تو

 

بر شاخ نوجوان درختي شكوفه اي

با ناز ميگشود دو چشمان بسته را

             

ميشست كاكلي به لب آب تقره فام

                       آن بالهاي نازك زيباي خسته را

 

خورشيد خنده كرد و ز امواج خنده اش

بر چهر روز روشني دلكشي دويد

       

موجي سبك خزيد و نسيمي به گوش او

                رازي سرود و موج بنرمي از او رميد

 

خنديد باغبان كه سرانجام شد بهار

ديگر شكوفه كرده درختي كه كاشتم

 

           دختر شنيد و گفت چه حاصل از اين بهار

                     اي بس بهارها كه بهاري نداشتم

 

خورشيد تشنه كام در آن سوي آسمان

گويي ميان مجمري از خون نشسته بود

 

          مي رفت روز و خيره در انديشه اي غريب

                 دختر كنار پنجره محزون نشسته بود

 

نوشته شده در پنج شنبه 16 آبان 1392برچسب:,ساعت 9:19 توسط مهديه | |


.

مواد لازم برای ساخت یه دختر امروزی:

انواع لوازم آرایش: 7 کیلو

عشوه و ادا و اطوار: 40 خروار

قر و فر : 50 دور در دقیقه

زبون : 20 متر

قدرت بیان : 4300 اسب بخار

قدرت اشک ریزی: 6 لیتر در ساعت

منطق : 25 گرم

قدرت درک : نیم مثغال

لجبازی : به میزان لازم

مواد لازم براي ساخت  پسرا           

 

نوشته شده در پنج شنبه 9 آبان 1392برچسب:,ساعت 8:56 توسط مهديه | |

حرکات دخترا در مواقع مختلف (آخر خنده)

وقتی که مهربونن ———- مثل یه خرگوش ملوس دوست داشتنین

وقتی که اعصبانی میشن ———- مثل دیونه ها میشن دیگه نمیشه رفت سمتشون

وقتی غر میزنن ——— مثل مگس میرن رو اعصابت

وقتی که ناز میکنن ———- مثل یه بچه نق نقو اعصابتو خورد میکنن

وقتی که دروغ میگن —— قیافشون شبیه سوسک میشه(نکته کنکوری)

وقتی ناراحت میشن ———- مثل یه گنجشک تیر خورده دلسوز میشن

وقتی خوشحال میشن ——– مثل کانگورو اینور اونور میپرن

وقتی جیغ میزنن ——— مثل یه سوزن که بهت میزنن از جا میپری

وقتی که بترسن ——— مثل موش سریع یه جا قایم میشن

وقتی خجالت بکشن ——- مثل لبو قرمز میشن

وقتی که حرف میزنن ——– مثل رادیو خراب باید بزنی تو سرش تا قطع شه

وقتی که گریه میکنن ——- مثل بچه های شیش ماهه حتما باید نازش کنی تا آروم شه

نوشته شده در پنج شنبه 9 آبان 1392برچسب:,ساعت 8:28 توسط مهديه | |

 

 

صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..

 

۶ صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .

 

۷صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت ۱۲ ظهر کلاس داره!!!!!!!!

 

۸ صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم ۱۸ کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…

 

۹صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش)

 

۱۰ صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .

 

۱۱ صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون ۱۹ تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره .

 

۱۲ ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه - صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … )

 

۱ ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از ۱/۵ ساعت که قضیه خاستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .

 

۲ ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!!

 

۳ ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!

 

۴عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.

 

۵ عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.

 

۶ عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.

 

۷ عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش.

 

۸ غروب: دختر در حال پیاده شدناونو از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره.

 

۹ شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی)

 

۱۰شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟!

 

۲شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل.

 

۵ صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره پیام

داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی

دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!

و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای

مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!!

 

نوشته شده در چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:,ساعت 13:39 توسط مهديه | |


Power By: LoxBlog.Com